آمدم من به کنارت به میان دل آن کوچه خلوت
پشت پیچ همه عطر گل یاس و تن آن کوچه خلوت
نبش هر کوچه هراس دل من بود و همان کوچه خلوت
و تو با سینهء لغزنده و من با دل حسرت بدل کوچه خلوت
قطره های عرق از چهره عاشق همه روی تن آن کوچه خلوت
همه عطر تن تو پیچک جانم به میان تن آن کوچهء...... خلوت
رفتی و گفتی و عاشق همه جا هست در این کوچه خلوت
به تمنای دلی یا که نگاهی به میان تن آن کوچهء خلوت
روز و شب من به میان همه حیرانی آن کوچه خلوت
و تو با سایه جانت به عبوری ز همان کوچه خلوت
خاطره داغ لبم بود به لبها و تن کوچه... خلوت
همه اخگر حسم به میان نفس کوچه خلوت
نظرات شما عزیزان: